Adbrite

Your Ad Here
Your Ad Here

Thursday, July 1, 2010

 
شیزازو میگن نازه واسی آفتاب جنگش
قلبارو گرن میزنه به هم تیرشه ی تنگش

بلبل تو کوچا تو پس کوچا غزل می خونه
شعروی تر حافظ می ریزه از سره چنگش

عطر گل یاس و نسترن بهار نارنج
هی سر میکشه ازتو خونوی وازو ولنگش

اینجان که اگه چیش تو چیشوی هیکی بودوزی
سازه دلشو می شنفی از جلنگ جلنگش

قلبوی پیزوری نیس تو سینه ی مردم شیراز
تا بیخودی ریشمیز بزنه تو درز دنگش

دنیاروتی پس میگشت و هی می گفت سمندر
از شهر چه خبر؟قربون او آفتاب جنگش


دکتر بیژن سمندر

No comments:

Post a Comment